غول سرخ. (قسمت یک از دو)
کاسهتوالت چه قرمزِ خوشرنگی شده. آدامستم بالا آوردی! لب و لوچت هم چه سِری شده، هر کی ندونه انگار دو سه تا لاین خوب رفتی! بذار سیر نگات کنم. خورشیدت رو مخصوصن. میدونستی از پنج میلیارد سال دیگه خورشید شروع میکنه به غول سرخ شدن؟ غول سرخ چیه؟ مثل هر ستاره دیگهای، وقتی توی هستهاش به اندازه کافی دیگه هیدروژن نباشه برای سوختن، هسته شروع به سرد و فشرده شدن میکنه در حالی که پوسته خورشید منبسط و داغتر میشه. تیر و زهره که ذوب میشن میرن پی کارشون. خورشید تا نزدیکی زمین بزرگ میشه و همه یخای قطبی رو آب میکنه. همین خورشیدی که زندگی داده، خورشید روی سینهات رو میگم. چقدر هیدروژن اضافی داره؟ چرا اینقدر داغه خورشیدت؟ این دیگه حرف من نبود. از دهن امیر شنیدم. میشنویم دیگه چیکار داری. ما از توی شکم هم میشنویم. باشه باشه! ادامه نمیدم.
><
نگا کن خرس گنده رو داره گریه میکنه! "عب نداره" دیگه راحت شدی. وقتی روی درختای انگور جنوب شیلی چشم به خورشید باز کردم عمرن حدس میزدم سرنوشتم این بشه. ولی خوش گذشت خانم. باعث افتخارمه چند ساعتی مهمون معده بوسیدنیات بودم. جزو نقاط درخشان رزومهام خواهد بود بیشک. گفتم بوسیدنی؟ دیوارهش رو بوسیدم حسابی. خیلی توش قرمزه دور تا دورشم چراغونی با سلولهای سرخ آماده.
فک کنم همون شد که اینجوری شد. من که انجام وظیفه کردم. بیشترش البته تقصیر خودت بود. چی بود اینقدر حالا زیاده روی کردی؟! امیر داشت بهت میگفت. صدای امیر بود دیگه نه؟ "بیا یه تیکه گردو بخور یا پنیر. حالت بد میشه ها"
داشت میلومبوند خودش؟! نه جان من؟! "آره دقیقن". یکی باید خودشو جمع کنه تو
این موقعیتا. بلند شو دیگه بسه. شَستی سیفون رو بکش و ما رو خلاص کن، صورتت رو هم بشور یکم خمیردندون هم قرقره کن. خوبیت نداره کف حموم نشستن. دوس داشتی حمومای اینجا هم مثه مونترال بود؟ آخ وانو پر میکردی و میرفتی توش. دلت برای خونه تنگ شده بیشتر یا خیابون سنتلورن؟ سنت لورن! گفتم که میشنویم ما. صدای Slowdive میاد. امیر گذاشته. همه حواست بش باشه، این روزا رد داده رسمن این بشر! نگا داره داد میزنه...
" آلیسون! من شرابت رو میخورم
لباساتو تنم میکنم وقتی جفتمون بالاییم"
No comments:
Post a Comment